نسیم امید


سه تاری که هیچ وقت
نواختن اش را نیاموخته ای بر دار
وشادمانه ترین ترانه ای را که شنیده ای,بنواز
تا نسیم امید را....؛
بر گونه هایت احساس کنی....!!

ترفند

با هزار یک ترفند.....؛
شاخه گلی مصنوعی را
در میان گلهای شاداب گلدانت؛
پنهان کردم
و بر دفتر خاطراتت نوشتم؛
تو را دوست خواهم داشت؛
تا زمانی که آخرین گل پژمرده شود!!!؛

آموخته ام که

آموخته ام که سکوت تنها درسی که ما خیلی دیر یاد میگیریم......؛
آموخته ام که به خودم احترام بگذارم.....؛
آموخته ام که این ترس از مشکلات است که انسانها را میکشد نه خود مشکلات.....؛
آموخته ام که حفظ کردن دشوارتر از پیدا کردن است.....؛
آموخته ام که آزاد باشم.....؛
آموخته ام که نمی توان یک باره همه چیز را تغییر داد.....؛
آموخته ام که خونسرد باقی بمانم.....؛
آموخته ام که نگذارم عصبانیت بر من چیره شود......؛
آموخته ام که یک طرفه به قاضی نروم....؛
آموخته ام که آرامش نعمت بزرگی است,اگرقدر بدانیم.....؛

قلبم را نشکن

آن گاه که ضربه های تیشه زندگی را بر ریشه آرزوهایت حس میکنی به خاطر بیاور که زیبایی شهاب ها از شکستن قلب ستارگان است...!؛

عاشق

با اشتیاقی تمام نشدنی به آن پایین نگاه میکرد به یاد نداشت که چند میلیون سال است که ـ هر روزـ عاشقانه این کار را انجام میدهد گرم میشود و....میسوزد میخواست بیشتر بماند از دیدن جریان زیبای زندگی سیر نمیشد.ولی زمان چشم پوشی بود....تا فردا.ناگزیر با دلتنگی غروب کرد و شب فرا رسید

باز هم سلطان مشکی پوشان

دلم برات تنگ شده جونم
می خوام ببینمت نمی تونم
بین ما دیوارای سنگی
فاصله یک عمره می دونم
بغض ترانه رو شکستم
می خوام بگم عاشقت هستم
تو عین ناباوری یک شب
خالی گذاشتی هر دو دستم
تو بودی تمام هستی و مستی و راستی و تمام قصه من
تو بودی سنگ صبورم و نگاه دورم و لبهای بسته من
تو بودی تمام هستی و مستی و راستی و تمام قصه من
تو بودی سنگ صبورم و نگاه دورم و لبهای بسته من
نیمه شب، نیمه شب از خوابم پا می شو
نیستی پیشم، نیستی پیشم باز دیوونه می شم
دوری تو دوری تو تیشه زد به ریشم، نیستی پیشم
بی صدا،بی صدا از من خالی می شم
همصدا، همصدا با بیداری می شم
گونه هام، گونه هام خیس از شبنم غم، نیستی پیشم
تو بودی تمام هستی و مستی و راستی و تمام قصه من
تو بودی سنگ صبورم و نگاه دورم و لبهای بسته من
تو بودی تمام هستی و مستی و راستی و تمام قصه من
تو بودی سنگ صبورم و نگاه دورم و لبهای بسته من
تو بودی تمام هستی و مستی و راستی و تمام قصه من
تو بودی سنگ صبورم و نگاه دورم و لبهای بسته من
تو بودی تمام هستی و مستی و راستی و تمام قصه من
تو بودی سنگ صبورم و نگاه دورم و لبهای بسته من.

ترانه ای از رضا صادقی

بده دستاتو تو دستام
تا با هم کلبه بسازیم
کلبه ای پر از من و تو
از من و تو ما بسازیم
دور بشیم از همه مردم
واسه درد هم بمیریم
با ستاره ها بخوابیم
با ترانه جون بگیریم
کلبه ای از سازه عشق
باغچه ای و حوض و گلدون
سر تو باشه رو شونم
مثل لیلا، مثل مجنون
تو بشی مادر گلها
من بشم بابای بارون
من واسه تو واسه من
کلبه ای می خوام که تو باغچش پر باشه از یاسمن
حیاطشم، سرتاسرش باشه چمن
فقط واسه تو واسه من
تو کلبمون خدا باشه
خوشبختی مون قد تموم آسمون
صاف و بی انتها باشه
کلبه ای از سازه عشق
باغچه ای و حوض و گلدون
سر تو باشه رو شونم
مثل لیلا، مثل مجنون
تو بشی مادر گلها
من بشم بابای بارون
بده دستاتو تو دستام
تا با هم کلبه بسازیم
کلبه ای پر از من و تو
از من و تو ما بسازیم
دور بشیم از همه مردم
واسه درد هم بمیریم
با ستاره ها بخوابیم
با ترانه جون بگیریم
کلبه ای از سازه عشق
باغچه ای و حوض و گلدون
سر تو باشه رو شونم
مثل لیلا، مثل مجنون
تو بشی مادر گلها
من بشم بابای بارون